ای کاش بودی در کناری!
چه سخت است دلتنگی!
دلتنگی ز بهر یاری!
.
.
.
ای کاش بودی در کناری!
چه سخت است دلتنگی!
دلتنگی ز بهر یاری!
وه چه یاری!
چه سخت است دور از دیاری!
یادت مونس و نامت به جان سپاری!
چه رنج است دوریت و دوریت سخت آزاری!
همی دوزم چشم به بسته بسته گزاری!
کو شود آیی برون از پس و شب تاری!
به یادگارانت هماره خویشتنت به یادم آری!
غمت به جانکاهیم فکندست و بیماری!
کاش برش میداشتند مانع برت بودن را...
به فاصله ای یا دیواری!
کو شود زمانی که ما برت گوییم...
آری آری آری!
یار بی یار