یار بی یار

یار بی یار

مسلمانان مسلمانی ز سر گیرید که کفر از شرم یار من مسلمان وار می آید
یار بی یار

یار بی یار

مسلمانان مسلمانی ز سر گیرید که کفر از شرم یار من مسلمان وار می آید

گریه ی لیلی

 چشم گریان تو نازم ، حال دیگرگون ببین 
گریه ی لیلی کنار بستر مجنون ببین 
 بر نتابید این دل نازک غم هجران دوست
.
.
.

 

چشم گریان تو نازم ، حال دیگرگون ببین 
گریه ی لیلی کنار بستر مجنون ببین 
 بر نتابید این دل نازک غم هجران دوست 
 یارب این صبر کم و آن محنت افزون ببین 
 مانده ام با آب چشم و آتش دل ، ساقیا 
چاره ی کار مرا در آب آتشگون ببین 
 رشکت آمد ناز و نوش گل در آغوش بهار 
ای گشوده دست یغمای خزان ، کنون ببین 
سایه ! دیگر کار چشم و دل گذشت از اشک و آه 
 تیغ هجران است اینجا ، موج موج خون ببین

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد