یار بی یار
مسلمانان مسلمانی ز سر گیرید که کفر از شرم یار من مسلمان وار می آید
یار بی یار
مسلمانان مسلمانی ز سر گیرید که کفر از شرم یار من مسلمان وار می آید
هندسه
هر گوشه ای از شور آواز من پیدا می شود قصیده تو
نور باور پرواز تا به ناکجا تابیده شد به جان ز دیده تو
طلوع نگاه شروع شراب از مختصات نام توست
.
.
.
هر گوشه ای از شور آواز من پیدا می شود قصیده تو
نور باور پرواز تا به ناکجا تابیده شد به جان ز دیده تو
طلوع نگاه شروع شراب از مختصات نام توست
ایمان من در حلقه هندسه اندام توست
ایمان من در حلقه هندسه اندام توست
نامت از ازل شکفته بر لب
نقره می زند رخ تو بر شب
کاش این ماجرا به سر نیاید
شاهی بی گمان به مسند دل
نجوا می کنی امید ساحل
کاش این ماجرا به سر نیاید
طلوع نگاه شروع سراب از مختصات نام توست
ایمان من در حلقه هندسه اندام توست
ایمان من در حلقه هندسه اندام توست
ببار ای ابر می اندود من مستانه ام کن
بسوز اندیشه را از بیخ و بن دیوانه ام کن
چو رودی بر روانم شو روان ای دولت شعر
بکن تن را ز من من را ز جان جانانه ام کن
ببار ای ابر می اندود من مستانه ام کن
بسوز اندیشه را از بیخ و بن دیوانه ام کن
چو رودی بر روانم شو روان ای دولت شعر
بکن تن را ز من من را ز جان جانانه ام کن
ترانه سرا: احسان حائری
خواننده: آرمان گرشاسبی
چهارتار
