دلم تنگته ای یار جانی!
اشکها می غلتند داغ داغ ز گونه ام!
چه حال است مرا،چرا اینگونه ام!
چهل شب و روز به تلخی گذارده است!
.
.
.
با تـو رفتم ، بیتو باز آمدم از سرکوی او ، دل دیوانه
پنهانکردم ، درخاکسترغم آن همـه آرزو ، دل دیوانه
.
.
.
ادامه مطلب ...