رندان سلامت میکنند جان را غلامت میکنند
مستی ز جامت میکنند مستان سلامت میکنند
در عشق گشتم فاشتر وز همگنان قلاشتر
وز دلبران خوش باشتر مستان سلامت میکنند
.
.
.
ادامه مطلب ...
آه ای صبا چون تو مدهوشم من
خود فراموشم من
خانه بردوشم من خانه بر دوش
من در پی اش کو به کو افتادم
.
.
.
دوم آبان نود و دو
شنیده شد گفته ای منظورت در نطق سازمان ملل ، مردم ایران و حمله به مردم ایران نبوده،که به رهبری نظر داشتی،بدون توجه به جناح بندی های سیاسی و سلایق مختلف سیاسی،باید بگویم ای حریف سرا پا ضعیف،کسی که این تاخت بر تو می راند،نه افراطی راست است نه چپ،که یک ایرانی معتقد به اصول و طالب اصلاح که همواره خواهان حفظ اتحاد و همدلی میان آحاد ایرانیان بوده است.ای بنده ی مفلوک خدا که نمی دانی این جای که نشسته ای هر قدر رفیع تر شود ضرب زمین خوردنت را شدت می بخشد.واقعا در تصوراتت چه گنجیده است که اینگونه افسار از دست ها ربوده ای و خود را مورد شماتت همگان حتی رسانه های به اصطلاح کشورت قرار داده ای؟
بنیامین!
نیک بدان که این سرزمین ملتی دارد که همواره در لحظاتی که باید با هم بایستند آنچنان مشتی محکم می گردند بر دهان یاوه گویان که تو نمی توانی در آنالیز ضرب این مشت اصولگرا،اصلاح طلب،سبز و ملی مذهبی را از هم تمیز ببخشی.
پس سخن بر تو نادان کوتاه می کنم که اگر دانا بودی اینکونه خود را مضحکه ی خاص و عام نمی نمودی. توصیه ام بر تو این است که قدری بیشتر بر جنس و فلز مردمان این کهن بوم بر اندیشه کنی که شاید دگر بار اینگونه دهان بر کف ریزی ناشیانه نگشایی!
نگاهی عمیق بر 24 خرداد بیفکن و ببین این حضور یعنی چه؟ بیاندیش که این نتیجه ی حضور یعنی چه؟آیا همچنان در انتظار مواضع تندی هستی که تو را مظلوم تر جلوه دهد و پوست میش ات پر پشت تر گردد.هرگز هرگز!
دیگر چنین نخواهی دید و بدان با مشی و تدبیر همان رهبری که سنگش بر سرت سنگینی می کند و شیوه ی اعتدال رئیس جمهوری که خنده های وی تو را و تنت را به لرزه می اندازد،هر روز بیشتر از روز پیش به انزوا خواهی رفت و قوم یهودی که شاید هیچ سنخیتی با صهیون خواهی شما ندارند را بدنام تر خواهی کرد.
به خود آی و تغییر این جهان و عوض شدن زاویه ی دید اربابانت را نیک ببین!
یار بی یار
ریشه در اعماق اقیانوس دارد شاید
این گیسو پریشان کرده، بید وحشی باران
یا نه، دریایی است گویی واژگونه بر فراز شهر
.
.
.
ادامه مطلب ...این همه آشفته حالی این همه نازک خیالی
ای به دوش افکنده گیسو از تو دارم, از تو دارم
این غرور و عشق و مستی خنده بر غوغای هستی
.
.
.
تو دوری از برم دل در برم نیست
خدا خدا هوای دیگری اندر سرم نیست
به جان دلبرم کز هر دو عالم
خدای من تمنای دگر جز دلبرم نیست
.
.
.
شیوهی نوشین لبان، خدا خدا
چهره نشان دادن است عزیز من
پیشهی اهل نظر، دیدن و جان دادن است
چون به لعلش میرسی، خدا خدا
جان بده و دم مزن عزیز من
.
.
.
ادامه مطلب ...