یار بی یار

یار بی یار

مسلمانان مسلمانی ز سر گیرید که کفر از شرم یار من مسلمان وار می آید
یار بی یار

یار بی یار

مسلمانان مسلمانی ز سر گیرید که کفر از شرم یار من مسلمان وار می آید

من پی چی می‌گشتم ؟!

من در آن آبادی 

پی چیزی گشتم 

پی یک دانه انگور و کمی رخصت یار 

پی نوری 

و یا ریگی خرد 

پی لبخندی ناب 

پی یک قهقهه‌ی تاخته بیرون ز حصار 

پی یک شادی اصل 

پی یک دانه آزادی پاک 

من در آن آبادی 

پی چی می‌گشتم...؟

از رنج‌هایت عبور کن

قربانی، قربانی تولید میکند

آدم‌هایی که ما را رنج میدهند،

خیلی اوقات رنج کشیده هایی هستند

که از زخم های خودشان نتوانستند عبور کنند ...!

تا زمانی که نتوانی از رنج های خود عبور کنی،

همچنان رنجور و رنج رسان خواهی ماند.