یار بی یار

یار بی یار

مسلمانان مسلمانی ز سر گیرید که کفر از شرم یار من مسلمان وار می آید
یار بی یار

یار بی یار

مسلمانان مسلمانی ز سر گیرید که کفر از شرم یار من مسلمان وار می آید

زمزمه خاموش کنید

من نگویم ، که بدرد دل من گوش کنید
بهتر آنست که این قصه فراموش کنید

عاشقانرا بگذارید بنالند همه
مصلحت نیست ، که این زمزمه خاموش کنید 

.

من نگویم ، که بدرد دل من گوش کنید
بهتر آنست که این قصه فراموش کنید

عاشقانرا بگذارید بنالند همه
مصلحت نیست ، که این زمزمه خاموش کنید

خون دل بود نصیبم ، بسر تربت من
لاله افشان بطرب آمده می نوش کنید

بعد من سوگ مگیرید ، نیرزد به خدا
بهر هر زرد رخی ، خویش سیه پوش کنید

غیر غم دارو ندارم بجهان چیست مگر؟
رشک کمتر بمن ، هستی بر دوش کنید

خط بطلان بسر نامه هستی بکشید
پاره این لوح سبک پایه مخدوش کنید

سخن سوختگان طرح جنون می ریزد
عاقلان ، گفته عشاق فراموش کنید

معینی کرمانشاهی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد