یار بی یار

یار بی یار

مسلمانان مسلمانی ز سر گیرید که کفر از شرم یار من مسلمان وار می آید
یار بی یار

یار بی یار

مسلمانان مسلمانی ز سر گیرید که کفر از شرم یار من مسلمان وار می آید

عاشق شدم!

 تو آمدی!

می دانستی از کجا تا کنون منتظر تو بودم؟ 

.

 تو آمدی!

می دانستی از کجا تا کنون منتظر تو بودم؟

من جام را نوشیدم!

در کنار چشمان تو!

و به تو قول دادم که ...

تا" آن لحظه" منتظرت خواهم ماند!

از جشن آن شب چیزی به خاطر داری؟

یک دستم جام و آن دستم در بازوی تو...

الست را نوشیدم!

و لبهای ترا!

عاشق شدم و عاشق ماندم!

تو زمینی شدی و من..

عاشق تو!

.

.

حتی اگر تا ابد اسیر زمین تو شوم...

باز هم سیب را خواهم چید...

یار بی یار

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد