تو آمدی!
می دانستی از کجا تا کنون منتظر تو بودم؟
.
.
.
تو آمدی!
می دانستی از کجا تا کنون منتظر تو بودم؟
من جام را نوشیدم!
در کنار چشمان تو!
و به تو قول دادم که ...
تا" آن لحظه" منتظرت خواهم ماند!
از جشن آن شب چیزی به خاطر داری؟
یک دستم جام و آن دستم در بازوی تو...
الست را نوشیدم!
و لبهای ترا!
عاشق شدم و عاشق ماندم!
تو زمینی شدی و من..
عاشق تو!
.
.
حتی اگر تا ابد اسیر زمین تو شوم...
باز هم سیب را خواهم چید...
یار بی یار