یار بی یار

یار بی یار

مسلمانان مسلمانی ز سر گیرید که کفر از شرم یار من مسلمان وار می آید
یار بی یار

یار بی یار

مسلمانان مسلمانی ز سر گیرید که کفر از شرم یار من مسلمان وار می آید

این روزها!

این روزها دلم تنگ می شود گاهی! 

در حسرتم به توجهی از دوست یا که نگاهی! 

سرخوش بودم از نشاط یاران دل زنده در طلب صراحی!

.

.

.


این روزها دلم تنگ می شود گاهی! 

در حسرتم به توجهی از دوست یا که نگاهی! 

سرخوش بودم از نشاط یاران دل زنده در طلب صراحی! 

دلسوخته دارم، چه کنم کاین دل من رنجور است! 

رنج آن نیست که مرا جان جهان یار نکرد!  

رنج آن نیست که مرا این گل جان خار نکرد! 

رنج آن نیست که مرا یار جوان نام نکرد!  

رنج آن نیست که مرا نو گل بستان به به بستان نکرد! 

هرچه دارم همه از بی ثمریست!  

ثمرم جز فرح دوست دگر هیچ نباشد و بس! 

ثمرم جز قدح باده سراسر شعفش هیچ نباشد و بس! 

کاش! 

کاش می شد که جهان در گذر کوی دلم او را به دستم می داد! 

کاش می شد که جهان در اثر بوی گلم او را به هیچ و هستم می داد! 

هیچ سخت نباشد که گیرم دامانش! 

هیچ سخت نباشد که دهم بر باد دودمانش! 

آری دهمش بر باد دامانش! 

آری دهمش بر باد دودمانش! 

دامانش! 

دودمانش!

یار بی یار

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد