یار بی یار
مسلمانان مسلمانی ز سر گیرید که کفر از شرم یار من مسلمان وار می آید
یار بی یار
مسلمانان مسلمانی ز سر گیرید که کفر از شرم یار من مسلمان وار می آید
سلام بر شما!
سلام بر شماای آنکه از کودکی ملجا قلبی ترین سوگندهایم بوده اید!
سلام بر شما که دوستتان دارم،اما نه از برای اینکه به امید آمدنتان شانه از بار مسولیت هایم خالی نمایم!
.
.
.
سلام بر شماای آنکه از کودکی ملجا قلبی ترین سوگندهایم بوده اید!
سلام بر شما که دوستتان دارم،اما نه از برای اینکه به امید آمدنتان شانه از بار مسولیت هایم خالی نمایم!
سلام بر شماکه دوستتان دارم،اما نه از برای آنکه چون می دانم می آیید در اراده ام برای تعیین امور و اصلاح آن خللی حاصل گردد!
سلام بر شما که می دانم می آیید و اندیشه ی بودنتان فارغ از هرگونه شبهه ای که در حال حاضر کل پیرامون ما را فرا گرفته مرا لحظه به لحظه قوی تر می نماید!
می دانم که می دانید قدرتم از سوی شما ز بهر چه ناحیه ای است!
قدرت من ناشی از حق طلبی شماست!
قدرت من ناشی از امید است!
و امیدم ناشی از یقینم بر وجودتان و اصالت وجودتان!
ای امام من!
در این ایام که سره از ناسره باز شناخته نمی شود!
در این ایام که هر که در لوایحق و نا حق دم از طرفداری شما می زند!
در این ایام که غبار شبهات و افراط و تفریط های منافقان و جاهلان و معاندان و دشمنان سبب شده که نگاه ها در اندیشه ی شما با ابروانی در هم کشیده عجین گردد!
بسیار دلتنگم!
دلتنگ جولان عدل گستر بر ظالمین!
دلتنگ تسلط عدل بر نفاق و مکر و دروغ!
دلتنگ آن لحظه هایی هستم که هرگاه دلم از ظلمی به سوز افتاده با خود گفته ام حال که من در ید قدرتم نیست که با ظالم مقابله کنم،آقایم خواهد آمد،و نه از سوز که از شوق چشمانم سرشار از سرشک و هیجان گشته است!
ای امام من!
ای جان تمامی باورهای من!
ای یاور مظلومان!
ای منتقم خون اهل بیت و عترت حضرت رسول!
ای منتقم حق مظلومان!
ای منتقم حق فرزندانت!
ای منتقم حق سادات مظلوم!
می دانم که حضرت پروردگار نیک می داند که کی بیایید بهتر است!
اما خواهش دارم!
خواهش دارم از محضر مبارکتان که ما را در این کارزار بی فردا تنها مگذارید!
خواهش دارم که نه من،که هر که را که در راه صداقت و راستی!
در راه نیکی و پاکی!
در راه اصلاح و بنیان سازی در جهت رضای حضرت پروردگار گام بر می دارد یاری نمایید!
یاحق!
یار بی یار
