من اکنون احساس می کنم
بر تل خاکستری از همه آتش ها و امیدها و خواستن هایم
تنها مانده ام
.
.
.
من اکنون احساس می کنم
بر تل خاکستری از همه آتش ها و امیدها و خواستن هایم
تنها مانده ام
و گرداگرد زمین خلوت را می نگرم
و اعماق آسمان ساکت را می نگرم
و خود را می نگرم
و در این نگریستن های همه دردناک و همه تلخ
این سوال همواره در پیش نظرم پدیدار است
و هر لحظه صریح تر و کوبنده تر
که تو این جا چه می کنی ؟
امروز به خودم گفتم :
من احساس می کنم
که نشسته ام زمان را می نگرم که می گذرد
همین و همین
دکتر علی شریعتی