یار بی یار

یار بی یار

مسلمانان مسلمانی ز سر گیرید که کفر از شرم یار من مسلمان وار می آید
یار بی یار

یار بی یار

مسلمانان مسلمانی ز سر گیرید که کفر از شرم یار من مسلمان وار می آید

روی زیبای تو

لاله دیدم روی زیبا توام آمد بیاد
شعله دیدم سرکشی های توام آمد بیاد
سوسن و گل آسمانی مجلسی آراستند
روی و موی مجلس آرای توام آمد بیاد

.

.

.

ادامه مطلب ...

مرا عهدیست با جانان...

مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم   

هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم 

صفای خلوت خاطر از آن شمع چگل جویم   

فروغ چشم و نور دل از آن ماه ختن دارم 

.

.

.

ادامه مطلب ...

ای عاشقان


ای عاشقان پیمانه ها پر خون کنید
وز خون دل چون لاله ها رخساره ها گلگون کنید

آمد یکی آتش سوار بیرون جهید از این حصار
تا بر دمد خورشید نو شب را ز خود بیرون کنید

.

.

.

ادامه مطلب ...

چو کاوه برون شد ز درگاه شاه

چو کاوه برون شد ز درگاه شاه 

برو انجمن گشت بازارگاه‏

 همى بر خروشید و فریاد خواند 

جهان را سراسر سوى داد خواند  

.

ادامه مطلب ...

گلوگاه آزادی

سالیان بسیار نمی بایست دریافتن را
که هر ویرانه نشانی از غیاب انسانی است
که حضور انسان آبادانی است 

.

ادامه مطلب ...

هرگز از مرگ نهراسیده ام!

 

 

هرگز از مرگ نهراسیده ام!
اگر چه دستانش از ابتذال شکننده تر بود!
هراس من باری‎‎‏،همه از مردن‏ در سرزمینی ست!
که مزد گورکن از آزادی آدمی افزون باشد!
جستن!
       یافتن!
             و به اختیار برگزیدن!
و از خویشتنِ خویش بارویی پی افکندن!
اگر مرگ را،از این همه ارزشی بیشتر باشد!
حاشا!
      حاشا!
           که هرگز از مرگ هراسیده باشم!  

احمد شاملو

سرمست شد نگارم بنگر به نرگسانش

سرمست شد نگارم بنگر به نرگسانش
مستانه شد حدیثش پیچیده شد زبانش
گه می فتد از این سو گه می فتد از آن سو
آن کس که مست گردد خود این بود نشانش  

.

ادامه مطلب ...

ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم

ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم
جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم
عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است
کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم 

 


ادامه مطلب ...

یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد

یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد

دوستی کی آخر آمد،دوستداران را چه شد
      آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست     

   خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد   

 

لینک دانود تصنیف با صدای استاد شجریان 

 

http://s1.picofile.com/file/6621454724/02_Saz_Avaz_www_yashilyar2_blogsky_com_.wma.html

ادامه مطلب ...

کاوه یا اسکندر ؟

 

موجها خوابیده اند ، آرام و رام
 طبل توفان از نوا افتاده است
 چشمه های شعله ور خشکیده اند
  آبها از آسیا افتاده است  


لینک دانلود تصنیف با صدای استاد ناظری: 

http://www.mediafire.com/?znyzijz0jqm

ادامه مطلب ...

ای که مهار می‌کشی صبر کن و سبک مرو

بار فراق دوستان بس که نشست بر دلم   

می‌روم و نمی‌رود ناقه به زیر محملم
 

بار بیفکند شتر چون برسد به منزلی  

 بار دلست همچنان ور به هزار منزلم  

 

.

ادامه مطلب ...

یاد او کن


هر کجا سازی شنیدی
از دلی رازی شنیدی
شعر و آوازی شنیدی
چون شدی گرم شنیدن
وقت آه از دل کشیدن
یاد من کن، یاد من کن  

.

ادامه مطلب ...

ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد

ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد
در دام مانده باشد صیاد رفته باشد

آه از دمی که تنها، با داغ او چو لاله
در خون نشسته باشم چون باد رفته باشد 

.

ادامه مطلب ...

تو را سری است که با ما فرو نمی‌آید

تو را سری است که با ما فرو نمی‌آید
مرا دلی که صبوری از او نمی‌آید

کدام دیده به روی تو باز شد همه عمر
که آب دیده به رویش فرو نمی‌آید

.

.

.

ادامه مطلب ...

پنجره را باز نکن

پنجره را باز نکن، کسی عبور می کند،
گلی ربوده از من و حس غرور می کند
شرافتم مباح باد اگرسکوت نشکنم،
شکسته باد هرزه ای که غنچه دور می کند

.

.

.


ادامه مطلب ...

داغ است دل لاله و نیلی است بر سرو!

از ملک ادب حکم گزاران همه رفتند
شو بار سفر بند که یاران همه رفتند

آن گرد شتابنده که در دامن صحراست
گوید چه نشینی که سواران همه رفتند

.

.

.


ادامه مطلب ...

دلربا

تو که نازنده بالا دلربایی
تو که بی سرمه چشمون سرمه سایی
تو که مشکین دو گیسو در قفایی
به مو گویی که سرگردون چرایی

.

.

.

ادامه مطلب ...

یاد ایامی

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم  

 در میان لاله و گل آشیانی داشتم
گرد آن شمع طرب می سوختم پروانه وار  

 پای آن سرو روان اشک روانی داشتم 


یاد میر گرامی...

ادامه مطلب ...

من گــــل آفتا بگـــــــــردانم

من گــــل آفتا بگـــــــــردانم
از رخــت روی برنگـــــــردانم
غیر سیـــمای آســمانی تو
چهره ی دیگری نمی دانــم 

.

.

.


ادامه مطلب ...

در ستایش رستگاری

اینک باد است که فریاد میکند

رستگاری رهایی را

میانه ی برهم زن و اشوبگر

و خدایگان ازادی سر میسایند

.

.

.


ادامه مطلب ...

ایرانیان

چو بخت عرب بر عجم چیره شد/ همی بخت ساسانیان تیره شد

بر آمد ز شاهان جهان رو قفیز/ نهان شد زر و گشت پیدا پشیز

.

.

.

ادامه مطلب ...

غم عشق

دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد؟   

چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد؟
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت  

 آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد

.

.

.

ادامه مطلب ...

روز مرگم

روز مرگم، هر که شیون کند از دور و برم دور کنید
همه را مســــت و خراب از مــــی انــــگور کنیـــــد

مزد غـسـال مرا سیــــر شــــرابــــــش بدهید
مست مست از همه جا حـــال خرابش بدهید
.
.
.
ادامه مطلب ...

به نام تو

به نام تو امروز آواز دادم سحر را

 به نام تو خواندم

 درخت و پل و باد و

 نیلوفر صبحدم را

.

.

.

ادامه مطلب ...

مرگ قناری


نسیمی از دیار آشنایی
باری اگر روزی کسی از من بپرسد
«چندی که در روی زمین بودی چه کردی »؟
من می گشایم پیش رویش دفترم را

.

.

.

ادامه مطلب ...

بیا و زرق این سالوسیان بین

خدارا کم نشین با خرقه پوشان

رخ از رندان بی سامان مپوشان

تو نازک طبعی و طاقت نیاری

گرانی های مشتی دلق پوشان

.

.

.


ادامه مطلب ...

آتـــشـــــی در سـیـــنــــــه دارم جـــــاودانـــی

آتـــشـــــی در سـیـــنــــــه دارم جـــــاودانـــی
عـمـــر مــن مـرگیـســت نـامــش زنــدگــانـــی 

رحمتــی کــن کــز غـمــت جـــان مـی‌سپـــارم
بـیـــش از ایـن مـن طـاقــــت هــجـــران نــدارم

.

.

.

ادامه مطلب ...

بهانه عشق

ای عشق همه بهانه از توست
من خامشم این ترانه از توست

آن بانــــــگ بلند صبحگاهی
وین زمزمه ی شبانه از توست

.

.

.

ادامه مطلب ...

چو ناکس به ده کدخدایی کند کشاورز باید گدایی کند

در این خاک زرخیز ایران زمین
نبودند جز مردمی پاک دین
همه دینشان مردی و داد بود
وز آن کشور آزاد و آباد بود

.

.

.


ادامه مطلب ...

دل عاشقان مسکین مشکن

به رخ سیاه چشمان ، نظر ار بود گناهی

بگذار تا گناهی ، بکنیم گاهگاهی

همه شب ستاره ریزد ز دو چشم بر کنارم

به هوای چشم مستی ، به خیال روی ماهی

.

.

.

ادامه مطلب ...

زمستان است...

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت

سرها در گریبان است.

کسی سربر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را

.

.

.




ادامه مطلب ...

دلم مثل دلت خونه شقایق

دلم مثل دلت خونه شقایق
چشام دریای بارونه شقایق
مثل مردن میمونه دل بریدن
ولی دل بستن آسونه شقایق
.
.
.

ادامه مطلب ...